تعطیلات نوروز برای ما، مخصوصا کسایی که توی رسانههای بازی و به صورت 24 ساعته مشغول کاریم، تقریبا تنها زمانی از ساله که میتونیم با خیال آسوده یه نفس راحت بکشیم و برای چند روز به زندگیهای شخصی و کارهای عقبافتاده برسیم. خیلیهامون امسال مسافرت رفتیم، به همین کارهای شخصی رسیدیم و البته کلی بازی کردیم! توی این ویدیو سراغ چند تا از بچهها رفتیم تا ازشون بپرسیم که این چند روزِ عید رو مشغول چه کاری بودن!
کل تعطیلات که به مهمون و دید و بازدید گذشت! اما کنارش تمام دلم به گشت و گذار تو دنیای Red Dead Redemption 2 و البته پیشروی تو رنک Apex Legends خوش بود. درمورد RDR2 که چیزی نمیشه گفت چون حتما خودتون میدونید چه شاهکار عجیبیه. انگار واقعا دارم تو یه دنیای وسترن زندگی میکنم و از تکتک لحظاتش لذت میبرم. از طرفی رقابت تو ایپکس لجندز برای رسیدن به رنک دایمند واقعا جذابه. یه اسکواد کامل داریم و هر شب تلاش میکردیم تا بتونیم بازیهارو ببریم و با ماکسیمم امتیاز سراغ بازیهای بعدی بریم. در کل امسال بعد از سالها دوباره تعطیلات سال نو رنگ و بوی عید گرفت! شما هم قبول دارید؟
تعطیلات که به الدن رینگ گذشت. تعطیلات اولین آخر هفته بعد از عید هم به الدن رینگ میگذره. بعد از 50 ساعت تنهایی بازی کردن، از اینجا به بعد میخوام بیشتر آنلاین بشم و با بازیکنهای دیگه بازی رو ادامه بدم. بازی Tunic رو هم اسمش رو شنیدید؟ تازه اومده و یه سولزلایک زلدایی شبیه به Death’s Door هست. خیلی مشتاقم 7-8 ساعتی هم توی دنیای اون بازی خودم رو غرق کنم. خیلی هم خوشگل و رنگارنگ به نظر میرسه. راستی مدرسه و دانشگاهها هم باز شده. از خودتون مراقبت کنید مریض نشید و از مسیر لذت ببرید.
من اکثر عید رو تو سفر و خارج از تهران بودم، و واقعا بهم خیلی خوش گذشت. در واقع بعد از مدتها یه آرامش کامل داشتم و روزها به طرز دلچسبی دیر میگذشتن، یعنی اینجوری که هیچوقت حس نمیکردم دارم زمان و فرصتی رو از دست میدم.
یکی از هایلایتهای این سفر هم نینتندو سوییچم بود که همراه خودم برده بودم. یه سری بازیهارو هم با بقیه همراهان سفر بازی کردیم و حسابی چسبید. ماریو کارت، Overcooked، و حتی Streets of Rage 4 که بالاخره فرصت شد سراغش برم و تمومش کنم. ولی حدس میزنید بیشترین وقت من رو کدوم بازی گرفت؟
اسکایریم! اسکایریم بازی مورد علاقه تمام زندگیمه و من معمولا هر سال حداقل یه بار دوباره نصبش میکنم، یه شخصیت جدید میسازم و دوباره کنار «الفریک استورمکلوک» و «ریلوف» راهی شهر «هلگن» میشم. و پسر، من دویست بار دیگه و به هر شکلی اسکایریم رو بازی کنم، هیچ وقت احساس خستگی نمیکنم. تنها اتفاق بدی که توی این ران برام افتاد، باگی بود که باعث شد یکی از ساید کوئستهای نسبتا مهم بازی رو نتونم تموم کنم. واقعا کاشکی نسخه سوییچ اسکایریم به پچ غیررسمیاش دسترسی داشت.
بگذریم. لا به لای این سفر سریال Peacemaker رو هم دیدم. کلا باحال و سرگرمکننده بود، فقط بعضی وقتها مدل دیالوگش (شخصیت یک راجع به فلان اتفاق توضیح میدهد، سپس شخصیت دو و سه چندین دقیقه در مورد یک چیز بیربط کلکل میکنند) دیگه خیلی تکراری میشد. وقتی هم که برگشتیم تهران دوباره سراغ Elden Ring رفتم که دلم واسش تنگ شده بود و فکر کنم حالا حالاها درگیرش باشم. دوتا سریال Halo و Moon Knight هم شروع شدن و قراره هفتگی اونهارو دنبال کنم.
تعطیلات عید برای من یعنی تهران خلوت، تهرانی که میتوان غرب تا شرق آن را ظرف یک ربع پیمایید آن هم با هزینه های اسنپ و تپسی که ارزان شدند چون مسافری نیست! برای همین قید سفر را در این ایام زدم (مثل همیشه) و در این مدت بیشتر از همیشه تهران گردی و رستورانگردی کردم (رستوران های را رفتم که مدتها بود میخواستم بروم و بالاخره وقتش شد!) و همچنین با کربی خودم رو خفه کردم! یعنی اگر این کربی نبود واقعا نمیدانم باید ایام عید چه میکردم. کربی دوستداشتنی من را روانی خودش و بنده خودش کرد و در کنار آن با کاراکترهای جدید تیکن که با برادرم باهم خریدیم، هم انس گرفتم و دنیای جدیدی از تیکن را کشف کردم. ناگفته نماند پلی استیشن 2 را از انبار برداشته، خاک هایش را تکان داده و دوباره به دنیای زیبای آن سر زدم.دنیای پلی استیشن 2 حد و مرز نداشت و ندارد و بهترین کنسول تاریخ و بهترین رفیقم همین لعنتی بود که هنوز هم میتواند ایام عید من را جادوی خودش کند. بازیهایی مثل Rule of Rose و Red Dead Revolver را دوباره تمام کردم و چند بازی جدیدتر مثل سری سول ریور را که هیچ گاه تجربه نکرده بودم، بازی کردم. خلاصه میتوانم بگویم این ایام عید من جدا از شکم گردیهایم ایامی متعلق به کربی دوست داشتنی و پلی استیشن 2 طلایی بود!
شما چی؟
از تعطیلات عیدتون و بازیها و فیلمهایی که این مدت دیدین برامون بنویسید!
مطلب پیشنهادی:تیم : بازیهایی که با دیدن گرافیک اونها شگفتزده شدیمچشمها را باید شست