استودیوی پیکسار در طی این سالها انیمیشنهای فراوانی را ساخته است. خیلی از آنها جز دسته آثار کلاسیک محسوب میشوند. حتی بعضی از اولین ساختههای این استودیو، جز تاثیرگذارترین شاهکارها محسوب میشوند. همانند دیگر استودیوهای انیمیشن سازی، آنها نیز انیمیشنهایی را ساختهاند که از نظر بصری، شخصیتها و کلیشههای تکراری، گزینه مناسبی برای گذارندن وقت نیستند. اگرچه این بدین معنا نیست این انیمیشنها برای همیشه، جز آثار بد محسوب میشوند، ممکن است هنگامی که اکران شدند، مخاطبان در آن زمان به خوبی با آنها ارتباط برقرار نکردند
10- بهتر: Toy Story 2 در شخصیت پردازی پیشرفت کرد
Toy Story 2 یک دنباله بسیار خوب بر اثر اصلیاش بود. شخصیتها نسبت به قبلاً، دچار پیشرفت در اخلاقها و رفتارهایشان شدند. به طور مثال وودی کمتر از قبل خودخواه بود و حال مهربانتر شده است. این سبب ایجاد موقعیتی ناشی از یک تضاد برای وودی میشود: آیا او باید به دیگر اسباب بازیهایی که ملاقات کرده کمک کند یا آنها را ول کند و به پیش اندی بازگردد، و جست و جوی خود را درمورد اینکه اسباب بازیها چه تاثیری بر روی کودکان میگذارند ادامه دهد. همچنین فیلم این بار از لحاظ بصری بسیار خوب است و یک درس خوب به ما یاد میدهد: دزدیدن از دیگران، آخر عاقبت خوشی ندارد.
مطلب پیشنهادی:15 مجموعه انیمیشنی برتر مارولانیمیشنهایی از مارول که فقط برای کودکان ساخته نشدهاند.
9- بدتر: Toy Story از لحاظ بصری منسوخ شده است
Toy Story در سال 1995 اکران شد. اگرچه در آن زمان این انیمیشن از لحاظ بصری فوق العاده بود، اما جلوههای بصری هرچیزی که اسباب بازی نبود، غیرقابل تحمل بود. به طور مثال شخصیتهای انسانی و یا سگ سید که بسیار ترسناک به نظر میآید. وودی نیز یک شخص بسیار مزخرف است و دوست داشتنش، کار سختی است. او سعی کرد باز را خراب کند. همچنین در بیشتر از لحظات فیلم، شاهد تلاشهای او برای حفظ جایگاهش نزد اندی بودیم.
8- بهتر: پیام Wall-E همچنان به طور عظیمی قابل درک است
Wall-E یک دنیای دیستوپیایی را نمایش میدهد. دنیایی که نسل بشر هزاران آشغال از خود بر روی این سیاره به جای گذاشته که آنها را مجبور به ترک آن کردهاند. این پیام حال بیشتر از آن زمان قابل درک است. محیط زیست کنونی مشکلات زیادی دارد و روز به روز، بیشتر نیز میشوند. نسل گذشته، قادر به درک لذت بردن از این موضوع که چه بهایی باید به زمین بپردازند و خودشان اهمیت نگه داری از زمین را کشف کنند، به جای اینکه آن را به دیگران بسپارند.
7- بدتر: Monster University هیچ چیز جدیدی به ژانر اضافه نکرد
Monster University کاملاً حس یک دنباله اضافه برای .Monster Inc را میدهد. هیچ کس انتظار نداشت که این دنباله، در یک دانشگاه روایت شود و پر از کلیشههای زیرژانر دانشگاهی باشد. مایک وازوفسکی و دوستانش به عنوان توسریخورهای دانشگاه محسوب میشوند، کسانی که مجبورند تلاش کنند که نشان دهند هماندازه دیگر دانشجویان خوب و با لیاقت هستند. با اینکه دیگر دانشجویان نیز هیولا هستند، اما این موضوع هیچ تغییری در بطن داستان ایجاد نمیکند.
مطلب پیشنهادی:نقد فیلم Cruella – بانوی دیوانه دیزنیاسپین آف 101 سگ خالدار چطور از آب در آمده است؟
6- بهتر: لذت دیدن Finding Nemo، هیچ وقت تمام نمیشود
Finding Nemo شباهتهای بسیار زیادی به باب اسفنجی دارد، با این تفاوت که دنیای زیرآبش به نوعی ساخته شده است تا برای همیشه از آن بتوانیم لذت ببریم. در اینجا تمرکز زیادی بر روی ارجاع زدن به فرهنگ عامه یا تکنولوژی نیست و بیشتر تمرکز بر روی زندگی موجودات آبزی است. مرلین مجبور به یک ماموریت میشود تا پسرش را پیدا کند و یاد میگیرد بیشتر به خودش و پسرش، اعتماد داشته باشد. با این حال، آنقدر برایش ارزش قائل هستیم که این سفر خطرناکش را دنبال کنیم.
5- بدتر: Brave هیچ فرقی با فیلمهای پرنسسی دهههای اخیر ندارد
بسیاری از فیلمهای پرنسسی که اخیراً ساخته شدهاند، زمان خود را صرف این میکنند تا نشان دهند یک پرنسس چگونه قوی و مستقل است، و سعی میکند یک شخصیت با نقشی مثبت را بسازند. معمولاً، آنها نمیخواهند انتظارات دیگران را برآورده کنند و دنبال چیزهای باارزشتری در زندگیشان میگردند. اما در این انیمیشن به جای اینکه شاهد یک ماجراجویی بزرگ باشیم، مریدا را میبینیم که نزدیک خانهاش میماند؛ بلکه بتواند اشتباهی که کرده است را جبران کند.
4- بهتر: The Incredibles یک فیلم ابرقهرمانی و خانوادگی است
The Incredibles یک ماجراجویی جدید را در حوزه فیلمهای ابرقهرمانی را آغاز میکند. کاراکترهای اصلی هم ابرقهرمان و هم خانواده هستند و آنها، در دنیایی زندگی میکنند که ابرقهرمانها پس زده شدهاند. آنها سعی دارند یک زندگی معمولی داشته باشند که به لطف قدرتهایشان، برایشان تبدیل به مشکل شده است. این خانواده با یکدیگر در راههای باورپذیری مشارکت میکنند و تک تک شخصیتها، ماندگار هستند. حتی یک آنتاگونیست خوب وجود دارد که سعی میکند با اختراعهایش، به رابطه این ابرقهرمانها آسیب برساند.
مطلب پیشنهادی:چگونه روح را در یک انیمیشن به تصویر بکشیم؟ پیکسار پاسخ میدهدSoul تلفیقی از علم، هنر و فلسفه است
3- بدتر: The Incredibles 2 از کلیشههای غافلگیری مربوط به شخصیت منفی استفاده میکند
The Incredibles 2 همانند نسخه اصلی خودش، جادویی نبود. این انیمیشن زمانی اکران شد که مردم از پیچشهای مربوط به شخصیت منفی خسته شده بودند و دیگر حالشان از این کلیشهها به هم میخورد. همچنین این اثر، اتفاقات نسخه اصلی را نادیده گرفته بود. شخصیتهای اصلی را مجبور به پنهان کردن قدرتهایش میکند در صورتی که قبلاً، توانستند یک تیم بسیار خوب را تشکیل دهند. همچنین این خانواده فراموش کردند که جک-جک، دارای قدرت است. علیرغم آنکه آنها قدرتهایش را در پایان فیلم قبلی دیدند و یک گزارش از مامور دولت که مربوط به پرستار بچه جک-جک میشد، دریافت کردند.
2- بهتر: Ratatouille یک مفهوم خاص دارد
این فیلم یک مفهوم خاص دارد، فیلمی که یک موش به نام رمی را نشان میدهد که میخواهد آشپزی میکند. رویای او در ابتدا غیرممکن به نظر میرسد، زیرا موشها برای یک مدت زمان طولانی، به عنوان مایه عذاب در نظر گرفته میشوند. اما او موفق میشود به رویایش برسد و بتواند توجه یک منتقد غذا را با کار کردن با یک انسان به نام لینگوئینی جلب کند. رمی به طرز خندهداری لینگوئینی را مانند یک عروسک خیمه شب بازی، با استفاده از موهایش کنترل میکنند و با همکاری کردن، به جایگاهشان در آشپزخانه میرسند.
1- بدتر: Cars 2 همچنان به عنوان یکی از بدترین فیلمهای پیکسار محسوب میشود
Cars 2 آنقدر با نسخه اصلی خود تضاد دارد که سبب شد هواداران، این فیلم را آزاردهنده بدانند. فیلم تمرکزش را بر روی ماتر میگذارد و سعی میکند یک فیلم جاسوسی باشد، با توجه به این نکته که ماتر، هیچکدام از صلاحیتهای لازم برای یک جاسوس بودن را ندارد. کمدی فیلم بر روی سوتفاهمها و بیدقتیهای ماتر بنا شده است، که بعد از مدتی میتواند خسته کننده باشد. همچنین فیلم، یک پیام مزخرف درمورد اینکه شما باید دوستان خود را همانگونه که هستند بپذیرید و به اینکه در اجتماع، چگونه رفتاری از خود بروز میدهند بیتفاوت باشید.
مطلب پیشنهادی:20 فیلم مناسب کودکان که آنها را سرگرم میکندبا آثار سینمایی مناسب برای کودکان خردسال آشنا شوید