Donkey به فارسی یعنی خر یا حیوانی که شبیه به یک اسبِ کوچک است و گوش های درازی دارد. (منبع) به انگلیسی: An animal like a small horse with long ears
مثال
Emily had a donkey ride at the fair. امیلی در بازار خر سواری کردThe little donkey struggled under its heavy burden. خر کوچک زیر بار سنگین معذب بوددانلود کنید واسه گوشی: 5 دیکشنری برتر دنیا (از همه زبانها به هم)
عبارات و کلمات مرتبط با Donkey
Beast جانورBeast of burden حیوان باربرBronco اسب کوچک نیمه رامBrood mare مادیانی که برای جفت گیری یا باروری نگهداری می شود.Brumby اسب رام نشده / سرکشFilly کره مادیانGelding اسب اختهHoof حیوان سُم دارHorse-drawn گاری/ کالسکهHunter شکارچیMare ماده اسب/ مادیانNag اسب کوچک سواریPalomino اسب کرند/ ابرشZebra گور خراصطلاحات رایج که از Donkey در آنها استفاده می شود
Do (all) the donkey work خرکاری کردن/ مثل خر کار کردنDonkey’s years مدتِ مَدید/ زمان طولانی50 اصطلاح کاربردی در زبان انگلیسی
Donkey در جمله
And you should see his pomposity as he rides his humble donkey through the streets of Seoul. و تو باید هیبت او وقتی که خر بی ادعایش را در خیابان های سئول راند، می دیدیCaroline and the donkey walked slowly off toward the wood, which cast cool shadows. کارولین و خر به آرامی به سمت جنگلی که سایه های خنکی داشت، رفتندHe is a very gentle old donkey. او یک خرِ پیرِ بسیار مهربان استThe donkey was waiting outside with all the patience for which donkeys are renowned. الاغ با صبر و حوصله ای که خر ها به آن شهرت دارند، بیرون منتظر بودThe only sound he made was a low word of encouragement to the donkey. تنها صدایی که از او در آمد کلمه ای کوتاه برای تشویق خر بودThe last few kilometres had to be covered on donkeys, along a path made almost impassable by the winter rain. چند کیلومتر آخر یعنی در امتداد مسیری که به خاطر باران زمستانی تقریبا صعب العبور شده بود، باید روی خر ها پوشانده می شدAlthough informants used a general term meaning wealth or treasure, they were referring to livestock (cattle , goats, donkeys and horses ). با این که خبرنگاران از یک اصطلاح عمومی که به معنای ثروت یا گنج بود استفاده کردند، آن ها به احشام (مثل گاو، بز ، الاغ و اسب ها) اشاره کردندIn donkeys, the throat was too narrow to allow effective dosing in this way. در الاغ ها، گلو به اندازه ای باریک بود که امکان خوراندن موثر دارو به این شیوه فراهم شودThe sampling of donkeys was deliberately biased towards younger animals: this could affect the parameter estimates. نمونه برداری از الاغ ها عمدا به حیوانات جوان تر محدود شد، این کار می تواند بر برآورد های پارامتر تاثیر بگذارددختر به انگلیسی و 20 حقیقت جالب
20 حقیقت جالب درباره خر
1-حدود 40 میلیون الاغ در جهان وجود دارد.
2- حدود 5000 سال است که خر به عنوان یک حیوان کار استفاده می شده است.
3- وزن یک الاغ از 80 تا 480 کیلوگرم است.
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی 30 مگ، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
4- قدِ یک الاغ متوسط تا کتف هایش ، 101.6 سانتی متر است.
5- خر ها می توانند با سرعت 24 کیلومتر در ساعت بدوند.
6- الاغی که ass نامیده می شود، در واقع اسبی اهلی است.
7- خر متعلق به خانواده اسبیان یا Equidae است.
8- الاغ وحشی آفریقایی جد الاغ است .
9- Jenny یا Jennet خر ماده است و Jack الاغ نر است.
10- کُره اسب اصطلاح دیگری برای الاغ جوان است.
11- رنگ الاغ از سفید تا سیاه یا خاکستری متغیر است.
12- نام علمیِ خر؛ Equus asinus است.
حتما دانلود کنید: 100 درس رایگان آموزش زبان انگلیسی (رایگان)
13- الاغ دارای گوش های بزرگ و یال سفت و کوتاه در گردن است.
14- خر ها دم های گاو مانند و سم های تیزی دارند.
15- سه نوع الاغ وجود دارد؛ وحشی، غیر اهلی و اهلی.
16- خر ها حافظه خوبی دارند، آن ها می توانند خر های دیگری که با آن ها بوده اند و مکان هایی که رفته اند را تشخیص دهند.
17- الاغ ها به عنوان ” چارپایان باربر ” یا حیواناتی که برای حمل بار های سنگین استفاده می شوند، شناخته شده اند.
18- مردم در جنوب غربی ایالات متحده از اصطلاح burro برای توصیف یک الاغ کوچک استفاده می کنند.
19- یک الاغ با مراقبت مناسب ممکن است بین 25 تا 30 سال و حتی تا 40 سال عمر کند.
20- طبق تحقیقات، یک الاغ 180 کیلوگرمی می تواند روزانه حدود 3 کیلوگرم غذا بخورد.
حتما دانلود کنید: 300 لغت و اصطلاحات مربوط به دانشگاه